یاد باد آن صحبت شب ها که با زلف توام
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
حسن مهرویان مجلس گر چه دل می برد و دین
بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود
همیشه فکر می کردم زندگی یعنی بودن در این دنیا!
روبروی آینه ایستادم و پرسیدم: فکر می کنی دنیا رو خوب می شناسی؟! دستش رو روی شونم گذاشتم و با لحن همیشگیش گفت : سوالت خیلی واضح نیست ! اصلا معنا نداره ! بشناسم یا نشناسم چه فرقی به حال تو می کنه؟! دستم و رو آینه کشیدم و گفتم : برای تو شاید خیلی فرق نکنه اما برای من جواب به این سوال می تونه یه شروع جدید یا یه خاتمه برای همیشه باشه ! جواب تو به این سوال می تونه برای من به معنای بودن با تو یا نبودن با تو باشه پس خوب فکر بعد جواب بده ! یه جواب روشن و واضح .....
یک بحرسرشک بودم و عمری سوز
افسرده و پیر می شدم روز به روز
با خیل عاشقان چو همرزم شدم
سوزم:همه ساز گشت و شامم همه روز
دستش و کشید و عقب رفت .برگشتم و با نگاهی سرشار از غرور اما با تامل بهش گفتم : فقط قبل از اینکه جواب بدی این و بدون من تو مرحله انتخابم دوست دارم نه آرزوم که اشتباه جواب بدی تا من راحت تر انتخاب کنم.
آمد ، به طعنه کرد سلامی و گفت : مرد
گفتم : که ؟ گفت:آنکه دلت را به من سپرد
وانگه گشود سینه و دیدم که اشک عجز
فانوس عشق من،به کف نور، می سپرد
با آینه تکیه دادم و گفتم منتظرم ! بگو. چشمهاش پر اشک نبود حتی بغض هم نکرد حتی متعجب هم نبود! نگاهی به سقف کرد و آه کوتاهی کشید و گفت: برای اولین بار شاید تو تمام عمرم میخوام آرزوی یه نفر برآورده کنم شاید بعدها به خودت افتخار کنی که اولین و تنها آدمی بودی که در مقابل من آرزوت برآورده شد! به طرف در رفت و بازش کرد و تو پاشنه در ایستاد و برگشت به طرفم و با لحن ملایم همیشگیش گفت: نیاز نیست من دنیا رو بشناسم ! در حالی که در و پشت سرش می بست گفت : چون دنیا خوب من و می شناسه..........
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون بدام افتد تحمل بایدش
سلام
مطلب جالبی بود و خیلی زیبا
اما
من اندک شناختی که از دنیا دارم اینه که خیلی نامرده
دنیا را می گم دختر خالم
شوخی کردم اما ۱حقیقت نامرد اما اگه اسون بگیری اسون می گذرد اما اگه مثل من سخت بگیری..................
مشتاقم بدونم عاقبت شما ۲تا چی میشه !!!!!
مثل همیشه
____________*_______** * ___________
____________***__*_**** ___________
____________**__**_____* __________
___________***_*__*_____* _________
__________****_____**___****** ____
_________*****______**_*______** __
________*****_______**________*_**
________*****_______*_______* _____
________******_____*_______* ______
_________******____*______* _______
__________********_______* ________
__***_________**______** __________
*******__________** _______________
_*******_________* ________________
__******_________*_* ______________
___***___*_______** _______________
___________*_____*__* _____________
_______****_*___* _________________
_____******__*_** _________________
____*******___** __________________
____*****______* __________________
____**_________* __________________
_____*_________* __________________
_____________*_* __________________
______________** __________________
______________* ___________________
سلام
وقتی خودتو بشناسی دنیا که سهله خدای آسمون ها رو هم می تونی بشناسی
موفق باشی همیشه
سلام عزیز
به به چه خکشل بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووود
یا حق
سلام دوست عزیز. به روزم. بیا.
انگار بر دیوار شیشه ای روحم با الماس خط میکشند ... !
اگه با تبادل لینک موافقی بهم بگو
سلام
موافقم "مرغ زیرک چون بدام افتد تحمل بایدش" !!!!
کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود
بنفشه در قدمش بر نهاد سر به سجود
بنوش جام صبوحی به ناله دف و چنگ
ببوس غبغب ساقی به نغمه می و عود
خدایا !
یک بار دیگر تحربه بودن را به من بیاموز!
خدایا !
یک بار دیگر تجربه داشتن را به من بیاموز!
خدایا !
یک بار دیگر تجربه دوباره دیدن را به من بیاموز!
خدایا !
یک بار دیگر تجربه دوباره صبرکردن را به من بیاموز!
خدایا !
یک بار دیگر تجربه دوباره تجربه کردن را به من بیاموز!
اما خدایا !
................................در این تجربه ها مرا تنها نگذار!
آنکه من در جستجوی او ز خود بیرون شدم
کس ندیدست و نبیند مثل او فرزانه ای
منتظر حضور گرم شما در وبلاگ محقرم هستم. لطفا با حضورتان این دلگرمی را به مریدتان بدهید...
یا حق
سلام
"مرغ زیرک چون بدام افتد تحمل بایدش" !!!!
کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود
بنفشه در قدمش بر نهاد سر به سجود
بنوش جام صبوحی به ناله دف و چنگ
ببوس غبغب ساقی به نغمه می و عود
خدایا !
یک بار دیگر تحربه بودن را به من بیاموز!
خدایا !
یک بار دیگر تجربه داشتن را به من بیاموز!
خدایا !
یک بار دیگر تجربه دوباره دیدن را به من بیاموز!
خدایا !
یک بار دیگر تجربه دوباره صبرکردن را به من بیاموز!
خدایا !
یک بار دیگر تجربه دوباره تجربه کردن را به من بیاموز!
اما خدایا !
..........................در این تجربه ها مرا تنها نگذار!
آنکه من در جستجوی او ز خود بیرون شدم
کس ندیدست و نبیند مثل او فرزانه ای
منتظر حضور گرم شما در وبلاگ محقرم هستم. لطفا با حضورتان این دلگرمی را به مریدتان بدهید...
یا حق
سلام
اصلا نا امید نشو
حتی شده تا آخره هستس برو
سر راهت هم یه سری به ما بزن :d
یا حق
ستاره بخت هیچ کس شوم نیست،ما هستیم که آسمان را بد تعبیر مى کنیم
سلام صدرای عزیز.
زیبا بود.
امیدوارم تا 1001 شب رو بنویسی.
شرمنده از اینکه جواب سوالهای شما دیر شده.
توی وبلاگ جوابشون رو می نویسم و خبر می دم ببینی.
وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم , وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم . وقتی که دیگر نمیتوانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم . وقتی که او تمام کرد من شروع کردم وقتی که اوتمام شد من آغاز شدم , و چه سخت است تنها متولد شدن مثل تنها زندگی کردن است مثل تنها مردن . دکتر علی شریعتی
سلام// دوست عزیز و دست به قلم و نویسنده من این داستان نسبت به بقیه بیشتر تو دلم نشست واسه همین میگم ... دنیا به مثل بهر بشر مزرع کشت است ... بی حب علی (علیه السلام) کشتن این مزرعه زشت است// ببینم تا حالا صدای پای خدا رو شنیدین؟!! اگه نشنیدین تشریف بیارین وبلاگ من و گرد و خاک پاتونو روی چشمای من بتکونین // یا حق امام حسن مجتبی پشتیبانتون
عشق بجز عشق چه پاداشی دارد ؟
سلام .. با اینکه اتفاقی از اینجا سردرآوردم ٬ خوشحالم .. زندگی صحنه یکتای هنرمندی هاست .. هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود .. صحنه پیوسته به حجاست .. یا حق !
سلام
زندگی یعنی اومدن و رفتن
یعنی یه فرصت
یعنی چیزی که راحت می گذره گاهی هم خیلی سخت
گاهی ۲ نفره .گاهی یه نفره..
گویی روزگاران درازی است از سرزمینت گذر نکرده بودم
جایی که عقل را به من فهماند
میعادگاهی که عبور را باور کرد
میروم تا بخوانم تمامی انچه را که از یاد برده بودم
پایدار باشی قلب بر کاغذ
باز هم به هوای تو مینویسم ...~
ئأآ
«وًُ إآؤیN