ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره زجایی بکنیم
دل بیمار شد از دست رفیقان مددی
تا طبیبش به سرآریم و دوایی بکنیم
شاید روزی بشه نسبت ها رو با خودمون تعریف کنیم!
گل ها رو کمی تو گلدون نوازش کرد و گفت: تا حالا به نسبت ساحل و دریا فکر کردی؟! لیوان آب و دادم دستش و گفتم : اینقدر بدیهیه که نیازی به فکر کردن نداره ! لیوان و گذاشت کنار گلدون و گفت : خب این بدیهی رو تعریف کن ! مثل این که از آدم بپرسن زمان و تعریف کن . چاره ای هم نبود . علمم و باید خرج می کردم. یه نگاه بهش کردم و گفتم بدیهیات و هیچ وقت تعریف نمی کنن! لیوان و برداشت و جلوی صورتش گرفت و گفت: تعریف کن! لیوان و آوردم پایین و گفتم : نسبت دریا به ساحل ..... که حرفم قطع کرد و گفت :نه !نسبت ساحل به دیا ! ادامه دادم : نسبت ساحل به دریا مثل نسبت .. مثل نسبت .....! نتونستم نسبتی براش پیدا کنم! مثل نسبت ...... برگشتم و گفتم : قبول نیست ! اینجوری نمیشه ! که حرفم و قطع کرد و گفت : مثل نسبت ......
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
جانا به حاجتی که تو را هست با خدا
کاخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است
ارباب حاجتیم و زبان سال نیست
در حضرت کریم تمنا چه حاجت است
می دونستم اما نمی تونستم بگم! با نگاهم بهش فهموندم اما به روی خودش نیاورد و دوباره تکرار کرد : مثل نسبت چی می مونه ! و ادامه داد: شاید اصلا نتونی نسبتی براش بیاری ! شاید اصلا هنوز یاد نگرفتی که چطوری نسبت ها در هم تعریف کنی! و شاید هنوز برات خیلی زوده که بتونی حتی نسبت سازی کنی!
محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست
چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است
ای عاشق گدا چو لب روح بخش یار
میداندت وظیفه تقاضا چه حاجت است
ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست
احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است
در تمام زندگیم اینقدر مطمئن نبودن ! نگاهی از سر عصبانیت بهش کردم و گفتم : خیلی وقت ها سوالات جوابی رو دارن که بهتره کسی که می پرسه هیچ وقت اون ها رو نشنوه! خیلی وقت ها جواب ها می تونه یه دنیا رو عوض کنه! خنده سرد و مغروری کرد و گفت : این ها ناتوانی تو رو توجیه نمی کنه! نتونستی جواب بدی! برگشتم و به سمت در رفتم! دو سه قدمی که دور شدم برگشتم و با نگاه سنگین و بی روحی که تمام وجودم گرفته بود گفتم : پس بشنو! نسبت ساحل به دریا مثل نسبت آغاز به پایانه ! مثل نسبت خلق کردن به نابودیه! مثل نسبت مرز به بی مرزیه! یا حتی مثل نسبت کوچک به بزرگه! برگشتم و رفتم سمت در و بدون اینکه برگرم زیر لب آروم گفتم : و شاید مثل نسبت تو به منه .......
مدد از خاطر رندان طلب ای دل ور نه
کار صعب است مبادا که خطایی بکنیم
راستی نسبت ساحل به دریا.. مثل نسبت خلق به نابودیه... تو خودت اعتقاد داری؟!
یادم رفت بگم که مطلبت خیلی قشنگ بود... شعرها رو چند بار میخونم . دنبال ارتباط بین اونا میگردم !
سلام ... شایدم مثل نسبت عشق به تسلیمه ..........
چقدرغریبه ای با من؟
زیبا زیبا زیبا
سلام جناب صدر.... هنوز هم نسبت ساحل به دریا درست نیست... چون تشبیهاتی که صورت گرفته هم بعضی محدود و بعضی مثل نسبت من به تو... همون بهتره که بگیم بدیهی تعریف نداره...ساحل و دریا باهم باید دیده بشوند..و از هم جدا نگریستن انسان رو از حقیقت پدیده هاغ دور می کنه...
عطر محبوبه شب پشت هر دیوار سنگی راه داره
گل محبوبه شب توی قلب غنچه ها پناه داره
نگرفتم نسبت تو به اون چیه
اما هر چی که هست
خیر باشه ایشالله
یا حق
شما ۲تا چرا همش باهم مشکل دارین ؟!!؟ P:
سلام دوست خوب .
تمبر، گویای فرهنگ و تمدن هر جامعه ای می باشد. به نحوی قادر به معرفی میراث تاریخی و فرهنگی کشورها در سطح بین المللی است.
با وبلاگ تمبرهای جهان پذیرای مقدم و نظراتتان هستم.
موفق و سربلند باشید.
سلام مجدد رفیق.
از لطف و حضورت ممنون. امیدوارم شاد و موفق باشید. راستی در صورت تمایل، میتونیم تبادل لینک داشته باشیم.
merci ke sar zadid..onam bade koli vaght... inaj ziad avaz nashode.. hamun lahn, hamun paragraph haye az chap be rast az rast be chap :P ...hata hamun range sabz...:)...takecare....
با ظاهر خموشم در سینه می خروشم.....شاید که عطر یادت باز آورد به هوشم...با برگ گل نام تو مینویسم..............باران شوید رخسار خیس خیسم......چون سایه روی دیوار از بی کسی شکستم...با تو به خود رسیدم ..شد باورم.که هستم............
................................................
به روزم.......
سلام مهربون.....مثل همیشه زیبا و دلنشین...در پناه حق...غریب...
سلام..همه ی ما گه گاهی افسرده هستیم.
هیچ فکر کرده ایم که چرا این قدر ناراحتیم، در حالی که امروز این همه فرصت برای شاد بودن داریم؟ انسانها همه چیز را امتحان میکنند، پول، شغل، ازدواج، طلاق و ... اما، اکثر افراد فقط یک چیر را میخواهند:خوشبختی.
خوشبخت بودن جزئی از وجود انسان است.
کافی است آن را باور و احساس کنیم. چرا که ما لایق خوشبختی هستیم و خوشبختی را مقدم بر همه چیز می دانیم.
آنرا باور کنیم و با صدای بلند تکرار نماییم.
هم صدای خوبم بخون تا بخونم
عمر من تو هستی بمون تا بمونم
یه جا ابره آسمون یه جا پر از ستاره
یه جا آفتابی آسمون یه جا می باره
بی تو اما همه جا ابری و غم گرفتست
ابر آسمون یه قطره بارونم نداره
تو اگه باشی آسمون صافه
غصه ها پشت کوه قافه
با تو من بهارم
بی تو شوره زارم
وقتی هستی خوبم
وقتی نیستی بی تو
یه قاب شکسته رو دیوارم
اون ور دنیا شبه این ور دنیا روزه
یه جا خورشید خوابه یه جا داره می سوزه
بی تو اما شب وروز با فرقی با هم نداره
تو چشمای منتظرم سیاهی موندگاره
تو اگه باشی ابرا می بارن
دشتای خالی پر گل میشن
با تو من بهارم
بی تو شوره زارم
وقتی هستی خوبم
وقتی نیستی بی تو
یه قاب شکسته رو دیوارم
-------------------------------------------------------------------
سلام دوستعزیز زیبا بود مثل تمام نوشته هایی که گذشته از این از شما خوندم موفق باشید
سلام عزیز بازم منم برای سومین بار
چرا اپ نمی کنی؟
من آپم
یا حق
سلام دوست عزیز:
اول ار هر چیزی ممنون که به من سر زدی...
برای تاخیر عذر می خوام...
و البته از همه مهمتر اینکه زیبا می نویسی...
موفق باشی...
مرد پرهیزکار
http://iparsaman.blogsky.com
iparsaman@gmail.com
گوش کن جاده صدامی زندازدورقدمهای تورا،چشم توزینت تاریکی نیست،پارسایی است درآنجاکه توراخواهدگفت:بهترین چیزرسیدن به نگاهی است که ازحادثه عشق تراست.
سلام
وبلاگ زیبا همراه بامطالب زیباودلنشین داری.
شایدپیداکردن نسبتها سخت باشه ولی بالاخره می شه پیداکرد واونم بستگی داره که چه دیدی داشته باشی، من نسبت دریا رو می گم مثل تخم لاک پشت به یه لاک پشت ، شاید می خوام بگم مثل آغاززندگی به خودزندگی ،من ساحل رو کمترازدریا نمی دونم ،چون ساحل جزیی ازدریاست ،شما تاحالا دریای بدون ساحل دیدید؟
همیشه شاد باشیدوموفق وسلامت
چقدر دلتنگی از میان ثانیه هامان پیداست ....! ~
بعضی وقتا همه چی برات انقدر گنگ می شه که حتی مساله ی ساده ی نسبت هارو از یاد می بری ...