یه بار یکی از دوستانم گفت بشمر .
گفتم : از چند ؟
گفت : از 100 .
گفتم : یک ، دو ،سه ، چهار ، پنج ....
گفت : نه برعکس بشمر .
گفتم : یک ، دو ،سه ، چهار ، پنج ....
گفت : نه ، صد ،نود و نه ،نود و هشت ،نود وهفت .....
گفتم : برعکس همین ....
گفت : آره !
گفتم : یک ، دو ،سه ، چهار ، پنج ....
گفت : مسخره کردی ؟
گفتم : نه !
گفت : پس چرا درست نمی شمری ؟!
گفتم : نمیشه !
گفت : چرا ؟
گفتم : حساب کتاب ها به هم می ریزه .
گفت: یعنی چی ؟!
گفتم :
ببین همه می گن برعکس بشمر یعنی صد ،نود و نه ،نود و هشت ،نود وهفت
..... ،اما من وقتی بخوام از صد برعکس بشمرم می گم دوصفر یک ، نود و نه ،
هشتاد و نه .....
خندید و گفت : سرکار گذاشتی ؟!
گفتم : نه ! یه درس بزرگ بهت دادم که هیچ وقت نمی فهمی اما مطمئنم که فراموش نمی کنی !
سلام شما فک کنم از اون آدمایی هستید که همیشه با بقیه متفاوتند و افکار عجیب و تازه دارند خوشحال میشم بهم سر بزنید و بهم ریختگی فعلی وبم رو به بزرگی خودتون ببخشید.ممنون
تنهایی بدجوری زده به سرت
سلام
نوشته هاتون حاصل فکر خودتونه؟
اگه این طوری باشه قلم زیبایی دارین ، تبریک می گم
اجازه بده مردم متفاوت به هر موضوعی نگاه کنن و نتیجه متفاوت بگیرن.
هر کس با زاویه دید خوش پی به موضوع می بره...
و این می تونه ابزار یه شخص دور اندیش و زیرک باشه.
مهم اینه که ما چه طور ذهن اطافیانمون رو مدیریت کنیم تا بتونیم اون نتیجه ای رو که میخواهیم بگیریم.
این بهترین ابزاره، یعنی متفاوت نگریستن مردم.
تو می تونی یه چیزی بگی که هیچ کس نفهمه چی میگی.
.ولی مشتاقانه دنبال همون چیزی باشن که فکر می کنن تو داری حرفشو میزنی...
تو دروغ نمیگی.
ولی به قضیه ابعاد مختلف میدی ....
راه حل خوبیه!
آفرین!
(شاید این متنی که من نوشیم ابعاد مختلفی داشت باشه...
ظاهر یه چیز بگه ولی ...)
خوندم...
انتظار نداری که برای متن مزخرفت نظر بدم که؟؟!!
انتظار ندارم به شرطی که متن را کامل خونده باشی و کامل هم درک کرده باشی !
حالا اینکه چطور میشه همه ی این خیال بافی ها رو چک کرد و گفت درستند یا غلط رو نمیدونم. ب
دبختی اینکه اصلا نمیدونم ممکن هست چک کردنشون یا نه؟
یاد کارتون flatland می افتم (اگه ندیدی حتما ببین). جماعتی توی جهان دو بعدی زندگی می کنند که یه کره از جهان سه بعدی میاد با یکیشون حرف میزنه بعد بقیه بهش می گن زده به سرت و اینها!
بدبختیش اینجاست که اگر کره باهاشون حرف نزنه، صد سال هم نمیتونند به وجودش پی ببرند! اگرم حرف بزنه میگن اینها تاثیرات روانی و مغز و ... است!
شاید در مورد ما هم صدق کنه همین! شاید شیزوفرنی داری و چیزهای دیگه رو میبینی واقعا اونا هستند و ما نمیبینیم و ما مشکل داریم!
نمیدونم واقعا نمی دونم.
(حالا این چیزی که من گفتم با حرف های تو چه ربطی داشت رو که اصلا نمی دونم!!)
راستش فهم این درس یه کم بالاتر از ایکیوی منه. می دونی اخه من تا تصمیم کبری بیشتر نخوندم. میشه ساده تر بگی منظورت چی بود؟
ساده ترش می شه تومایه های پتروس که کلا از توی کتاب ها حذف شده .
حالا بهت برنخوره...
نمیشه درسهای قابل فهم تری بدی؟؟؟
سلام
دلنوشته هاتون زیباس و به دل میشه موفق باشید و مرسی که از بابت لطفتون به من
درس جالبی بود
حالا چی شد خواستی همچین متنی بزنی؟
اگه دلت میخواد جواب بده و گرنه اصلا این نظر و درج نکنی بهتره
سپاس
بعضی وقت ها آدم درس هایی را که یاد می گیرد دوست دارد به دیگران هم یاد بدهد .
چقدر تصویر وبلاگت جالبه.کلی حرف برای گفتن داره... نه؟
خوب فک نمیکردم جواب سوال منو بدی. جواب خوبی دادی.
به قول ایشی:
گل کاشتی سوبا!
(ایشی رو یادته که؟!!)