مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
که به پیمانه کشی شهره شدم از روز الست
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چار تکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست
چیز زیادی نگفت . فقط گفت : صبر کن !
ای مدعی برو که مرا با تو کاری نیست
احباب حاضرند به اعداء چه حاجت است