خودنویس

... خودنویس یعنی دنیای واقعی فردا با بودن در مجاز امروز به شرط آنکه واقعی بمانی....

خودنویس

... خودنویس یعنی دنیای واقعی فردا با بودن در مجاز امروز به شرط آنکه واقعی بمانی....

1001 شب - 93

مشغول مطالعه بودم و تو حال خودم که زنگ آزاردهنده مسیج گوشیم تمرکزم و به هم زد . خیلی خوشم نیومد اما حسب عادت گوشی و برداشتم و پیام و خوندم . یکی از رفقای قدیمیم بود . این شعر و برام فرستاده بود :

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد 

فریبنده زاد و فریبا بمیرد

شب مرگ تنها نشیند به موجی

رود گوشه ای دور و تنها بمیرد ....

این رفیق ما کلا آدم فلسفی مسلک و شاعر پیشه ای بود اما این مدل پیام و تاحالا ازش نداشتم . مطمئن بودم که از سروده های خودش نبود . رفتم سراغ شبکه و این چهار بیت و سرچ کردم و اصل شعر و پیدا کردم . فایل متنیش نبود اما فایل صوتیش و گرفتم و تا ته گوش دادم . شعر بدی نبود . گشتم لابلای شعر و این بیت و پیدا کردم و صرفا به عنوان کم نیاوردن این تیکه رو براش مسیج کردم :

شب مرگ از بیم آنجا شتابد

کز مرگ غافل شود تا بمیرد

من این نکته گویم که باور نکردم

ندیدم که قویی به صحرا بمیرد .....

چو روزی ز آغوش دریا برآمد

شبی هم در اغوش دریا بمیرد .....

براش فرستادم . هر چند حال و حس مطالعه رو ازم گرفته بود اما رفتم سراغ کتاب و ادامه خواندن.

۱۰۰۱ شب - 92

یه بار یکی از دوستانم گفت بشمر .
گفتم : از چند ؟
گفت : از 100 .
گفتم : یک ، دو ،‌سه ، چهار ، پنج ....
گفت : نه برعکس بشمر .
گفتم : یک ، دو ،‌سه ، چهار ، پنج ....
گفت : نه ،‌ صد ،‌نود و نه ،‌نود و هشت ،‌نود وهفت .....
گفتم : برعکس همین ....
گفت : آره !
گفتم : یک ، دو ،‌سه ، چهار ، پنج ....
گفت : مسخره کردی ؟
گفتم : نه !
گفت : پس چرا درست نمی شمری ؟!
گفتم : نمیشه !
گفت : چرا ؟
گفتم : حساب کتاب ها به هم می ریزه .
گفت: یعنی چی ؟!
گفتم : ببین همه می گن برعکس بشمر یعنی صد ،‌نود و نه ،‌نود و هشت ،‌نود وهفت ..... ،‌اما من وقتی بخوام از صد برعکس بشمرم می گم دوصفر یک ، نود و نه ، هشتاد و نه .....
خندید و گفت : سرکار گذاشتی ؟!
گفتم : نه ! یه درس بزرگ بهت دادم که هیچ وقت نمی فهمی اما مطمئنم که فراموش نمی کنی !