... خودنویس یعنی دنیای واقعی فردا با بودن در مجاز امروز به شرط آنکه واقعی بمانی....
درباره من
راحت و آرام قدم می زنم
با نگاهم فکر می کنم
با سرم جواب می دهم
و با قلمم خواهم نوشت
------------------------
علیرضا اسم کوچیکمه.صدر هم به معنای بالاست.عادت به قسم خوردن ندارم اما هر آنچه که می نویسم برگرفته از تعلقات روحی و نیازهای درونیم است که ضرورت نوشتنشان را حس می کنم! اما می گویم که بدانند:
دنیای واقعی فردا یعنی بودن در مجاز امروز به شرط آنکه واقعی بمانی....
ادامه...
ای همه بود و نبودم ! ای تمام تار و پودم ! ای تو آرزوی قلبم ! کاشکی عاشقت نبودم ! هر کسی از یه سری کلمات که در قالب جملاتی اینچنینی متبلور میشن و مفهوم یا بهتر بگم مفاهیم زیبایی رو خلق می کنند یه برداشتی داره ! هر کسی یه جوری عوالم و عواطف و رو حیاتش رو با این حسیات منطبق میکنه ! بعضی وقت ها وقتی خوب این فضائیات ذهنی با این روح شعر و موسیقی چفت میشن و هیچ راه فراری برای عقل درمونده ی آدم نمیذارن اولین حالتی که به آدم دست میده جمع شدن بغض نترکیده تو گلوی آدمه ! تا حالا شده براتون اتفاق بیفته ؟! تا حالاشده سنگینی ذهن و جدال احساس و درگیریشون با عقل رو تجربه کنید؟! تا حالا شده دل و عقلتون صدو هشتاد درجه با هم تفاوت داشته باشن ؟! یا اینکه تا حالا شده دل و عقلتون رو یه خط با هم بایستند؟! خیلی سخته ! خیلی ! رسیدن به نقطه ای که هیچ افتراقی بین دل و عقل نباشه خیلی سخته ! ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد !
سلام صدر عزیز اولا بهت بگم تو مملکتی که خفقان باشه تعداد شاعرها و نویسنده ها زیاد میشه (همه میرن به لاک خودشان ) دوما از تعریف شما متشکرم و دعوت لینک شما را پذیرفتم البته اگر بدقولی نکنی چون دوتا از دوستان حسابی توی این قضیه من رو سرکار گذاشتند
خودنویس جونم جام عالیه هر کجای این خاک برهنه به ادم اجازه جلوس دادن مهم اینه که هزار تا صندلی زیبا دورته که روش افکار زیبا نشستن دوست دارم خودنویس جونم
سلام صدر عزیز...ممنون که سر زدی... در مورد کمکی که خواسته بودی ....من هم هر جا سر میزنم برای قرار تبلیغ میکنم به امید آن روز.....موفق باشی...از بابت لینک هم خیلی ممنون
سلام. دل و عقل همیشه با همدیگه هم دل! نیستند. اما اگه شیطونه بذاره! دل و عقل یه جورایی با هم کنار میان. این شیطون لعنتیه که گاهی خودشو به جای دل یا حتی عقل، قالب میکنه و خودمون نمیفهمیم. اونوقته که آدمیزاد سر یه دوراهی گیر میکنه که یکی بسمت شمال و یکی جنوبه. موفق باشی... ضمنا منظورتون از لینک رو درست متوجه نشدم. چون من لینک وبلاگ زیبای شما رو در وبلاگم داده ام «صدر» لطفا بیشتر توضیح بدهید... با تشکر .
سلام صدر من هم در دوراهی عقل و دل گیر کرده ام . اگر راهی پXدا کردی به من هم بگو. من قبلا کامنت های تورا در وبلاگ های دیگر دیده بودم . ولی امروز اولین بار است که به وبلاگت می آیم . موفق باشی. وبلاگ قشنگی داری
دوباره سلام من همینطور که داشتم مطالب وبلاگت را می خواندم . یادداشت ۱۱ خردادت را دیدم که در مورد آن دو پسر بچه بود. من هم هر وقت یکی از این بچه ها را می بینم که به جای آن که مثل بقیه کودکی را تجربه کنند . در خیابان های شهر رنج و حسرت را تجربه می کنند چیزی در دلم فرو میریزد و بغضی سخت گلویم را می فشارد و بر خلاف آن دوستی که نوشته بود وجود آن ها را به عنوان یک واقعیت پذیرفته است . هیچ وقت به دیدن چهره های معصوم شان که نمی دانم تا کی می توانند در خیابان های این شهر از آن محافظت کنند خو نگرفته ام. وقتی دیدم که تو هم دغدغه آن ها راداری فکر کردم شاید با کمک هم و دوستان دیگر بلاگستان بتوانیم کاری برایشان بکنیم . اگر موافق باشی در این مورد فکر کنیم
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام ممنون که سرزدی لینک شما برای همیشه در وبلاگ من قرار خواهد داشت.
سلام
جالب بود
از سر زدنت تشکر می کنم ولی خوانده نمی شود
سلام صدر عزیز
اولا بهت بگم تو مملکتی که خفقان باشه تعداد شاعرها و نویسنده ها زیاد میشه (همه میرن به لاک خودشان )
دوما از تعریف شما متشکرم و دعوت لینک شما را پذیرفتم البته اگر بدقولی نکنی چون دوتا از دوستان حسابی توی این قضیه من رو سرکار گذاشتند
خودنویس جونم
اومدم من اومدم
سلام سلام صدتا سلام
می خوام از دلت بگی
از صفاش
چه با ذهنت هماهنگ باشه چه نباشه
مهم اینه که تو بگی
خودنویس جونم دوست دارم
Salam aZiZ bebakhshid Ke english barat mizanam akhe be Jone haji engdr Khastam Ke chi Kholase aZiZ har moge Khasti Ye amar bede be ham link bedim :X
وقتی اینجوری میشه باید چی کار کنیم؟
خودنویس جونم جام عالیه
هر کجای این خاک برهنه به ادم اجازه جلوس دادن
مهم اینه که هزار تا صندلی زیبا دورته که روش افکار زیبا نشستن
دوست دارم خودنویس جونم
سلام صدر عزیز...ممنون که سر زدی... در مورد کمکی که خواسته بودی ....من هم هر جا سر میزنم برای قرار تبلیغ میکنم به امید آن روز.....موفق باشی...از بابت لینک هم خیلی ممنون
با لینک موافق هستم
انجام می دم
موفق باشید
سلام. دل و عقل همیشه با همدیگه هم دل! نیستند. اما اگه شیطونه بذاره! دل و عقل یه جورایی با هم کنار میان. این شیطون لعنتیه که گاهی خودشو به جای دل یا حتی عقل، قالب میکنه و خودمون نمیفهمیم. اونوقته که آدمیزاد سر یه دوراهی گیر میکنه که یکی بسمت شمال و یکی جنوبه. موفق باشی... ضمنا منظورتون از لینک رو درست متوجه نشدم. چون من لینک وبلاگ زیبای شما رو در وبلاگم داده ام «صدر» لطفا بیشتر توضیح بدهید... با تشکر .
سلام
دوست بداریم دختر همسایه را
همچون گل که به سراغ پروانه می رود
بدون تمنا
بدون هیچ
فقط دوست بداریم
سلام
من یه بار این مشکل واسم پیش اومد
اگه گفتی چیکار کردم ؟؟؟((((:
هم عقل را بیخیال شدم هم دلو ((((((((((: و رفتم دنبال کار خودم ....
درسته ..... رسیدن به اونجا سخته ....
سلام.
ممنونم که بهم سر زدی.
به اون قرار وبلاگ هم رفتم ولی من برای تهران نیستم.
ممنون میشم که باز هم بهم سر بزنی.
مرسی
سلام
روز گار غریبی ست صدر عزیز !!!!! ...
از چشم تا دل راهی ست که از عقل نمی گذرد .
موفق باشین .
سلام صدر
من هم در دوراهی عقل و دل گیر کرده ام . اگر راهی پXدا کردی به من هم بگو.
من قبلا کامنت های تورا در وبلاگ های دیگر دیده بودم . ولی امروز اولین بار است که به وبلاگت می آیم . موفق باشی. وبلاگ قشنگی داری
دوباره سلام
من همینطور که داشتم مطالب وبلاگت را می خواندم . یادداشت ۱۱ خردادت را دیدم که در مورد آن دو پسر بچه بود. من هم هر وقت یکی از این بچه ها را می بینم که به جای آن که مثل بقیه کودکی را تجربه کنند . در خیابان های شهر رنج و حسرت را تجربه می کنند چیزی در دلم فرو میریزد و بغضی سخت گلویم را می فشارد و بر خلاف آن دوستی که نوشته بود وجود آن ها را به عنوان یک واقعیت پذیرفته است . هیچ وقت به دیدن چهره های معصوم شان که نمی دانم تا کی می توانند در خیابان های این شهر از آن محافظت کنند خو نگرفته ام. وقتی دیدم که تو هم دغدغه آن ها راداری فکر کردم شاید با کمک هم و دوستان دیگر بلاگستان بتوانیم کاری برایشان بکنیم . اگر موافق باشی در این مورد فکر کنیم