خودنویس

... خودنویس یعنی دنیای واقعی فردا با بودن در مجاز امروز به شرط آنکه واقعی بمانی....

خودنویس

... خودنویس یعنی دنیای واقعی فردا با بودن در مجاز امروز به شرط آنکه واقعی بمانی....

تمنای وصال ........... !

TAMANNA

     شنیده ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
                               فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت
                                                      حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر
                                                                           کنایتی است که از روزگار هجران گفت

شنیدم که یه بار یکی گفت :
برای عشق همیشه مبارزه کن ، اما هیچوفت عشق رو گدایی نکن ! 
جمله ی قشنگیه ! اما به دست آوردن یکی از هزاران نعمت این دنیا که ¤ عشق ¤ باشه گدایی کردن و مبارزه کردن چه معنایی داره ؟! چون برای هر کی مبارزه کردن و گدایی کردن معنای خاصی میده .برای یکی گدایی کردن عین مبارزه کردن و برای یکی دیکه برعکس !ولی ....
گدایی کردن یعنی تمنا برای کسب  !
مبارزه کردن یعنی تلاش وافر برای کسب!
گدایی کردن یعنی اظهار عجز و ناتوانی آدم !
مبارزه کردن یعنی اعلام وجود توانایی و بودن ها !
گدایی کردن یعنی خار شدن پیش هر کی که هست !
مبارزه کردن یعنی روئیدن تو زمینی که خودت شروع کننده ای !
گدایی کردن یعنی افتادن از اریکه ی غرور و نهایتاْ جاری شدن تو خاک !
مبارزه کردن یعنی سوار شدن بر بال غرور و جاری شدن تو پیروزی ها و شکست ها! و
                       گدایی کردن یعنی انتخاب شدن برای گدایی کردن !   و
                       مبارزه کردن یعنی انتخاب کردن ها برای مبارزه کردن !
شاید عشق ، این تنها واژه ی آشنا در عین غریب بودن ، تنها موردی باشه که گدایی کردن و مبارزه کردن تو زمینش اینقدر با هم متفاوتن ! شاید تنها واژه ای است که گدایی کردن و مبارزه کردن برای بدست آوردنش تا آخرین مرحله با هم برابرند! شاید آخرین واژه ای است که قبل از عروج یکبار دیگر آدم ها باید تکرارش کنن! اما چطوری ؟! نمی دونم .... !  
         شربتی از لب لعلش نچشیدم و برفت
                              روی مه پیکر او سیر ندیدم و برفت
                                                گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بود
                                                                    بار بر بست و به گردش نرسیدیم و برفت
نظرات 23 + ارسال نظر
مسعود دوشنبه 16 تیر 1382 ساعت 08:28 ق.ظ http://3tadoost.blogsky.com

سلام

ایندفعه من اول شدم D:

اومدم بگم صبحت بخیر .... (;

مسعود دوشنبه 16 تیر 1382 ساعت 08:34 ق.ظ http://3tadoost.blogsky.com

سلام
به نظر من آدم هر چیزی را که واسه بدست آوردنش مبارزه کرده باشه (‌ یا رنج و زحمت کشیده باشه )‌ به سادگی از دست نمیده .
بابام همیشه میگه : اگه این واسه این پول ها زحمت کشیده بودی هیچ وقت به این راحتی خرجشون نمیکردی D: (((:

فکر میکنم در مورد عشق هم همین طور باشه . اگه واسه بدست آوردنش مبارزه کنیم هیچ وقت حاظر نمیشیم که به سادگی از دستش بدیم

سعید دوشنبه 16 تیر 1382 ساعت 08:57 ق.ظ http://nale.persianblog.com

سلام صدر مهربان ...
ولی ما همیشه گدای صحبت نیکت هستیم... وگدایی از سخنان نیک خود مبارزه ای است برای بهتر شدن - بهتر بودن و بهتر ماندن ...
..ارادتمند

غریب دوشنبه 16 تیر 1382 ساعت 09:02 ق.ظ http://baranemehr.blogsky.com

صدر عزیز سلام ...
دیدن نگارشهای زیبا و آرامش بخشت سیر نشدنی است...

ماه مهر دوشنبه 16 تیر 1382 ساعت 09:13 ق.ظ http://mahemehr.blogsky.com

سلام...
روز بخیر..
خیلی زیبا نوشتی..
مثل همیشه...
ساده و روان..

صنم دوشنبه 16 تیر 1382 ساعت 09:15 ق.ظ http://sogmad.blogsky.com

خودنویس جونم
اگه لازم باشه گدایی کنم گدایی می کنم تا بدستش بیارم
ولی آخه لازم به گدایی نیست
تو کاستو نگاه کن
لبریز شده
بیشتر از اونچه که می خوای
کافیه ببینیش
دوستت دارم مهربون و خوشحالم که باز هم شروع به نوشتن کردی...
لذت بردم

ساغر دوشنبه 16 تیر 1382 ساعت 10:05 ق.ظ http://sagharr.blogsky.com

سلام
قشنگ نوشته بودی. راستی اولین قرار بلاگ اسکای جاش کجاس ؟؟؟

عمو رضا دوشنبه 16 تیر 1382 ساعت 10:42 ق.ظ http://amooreza.blogsky.com

سلام صدر نمی‌دانم از پیغام من چه گرفتی اما من نگفتم که دو برنامه با هم قاطی کنیم.
«سلام صدر عزیز
در مورد تغییر زمان قرار به خاطر سالگرد شاملو فکر کردی؟
شنبه 14 تیر 1382 در ساعت6:07pm»
من فقط از تغییر زمان قرار صحبت کردم که به نظر من غیر ممکن نیست.
حال خود دانی.

مینا آلبالو دوشنبه 16 تیر 1382 ساعت 11:02 ق.ظ http://www.mina-albalooo.blogsky.com

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مُهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود و لیک بخون جگر شود
خواهم شدن به میکده گریان و داد خواه
کز دست غم خلاص من آنجا مگر شود
از هر کرانه تیر دعا کرده ام روان
باشد کزآن میانه یکی کارگر شود
ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو
لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود
از کیمیای مهر تو زر گشت روی من
آری به یمن لطف شما خاک زر شود
در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یا رب مباد آنکه گدا معتبر شود
بس نکته غیر حُسن بباید که تا کسی
مقبول طبع مردم صاحب نظر شود
این سرکشی که کنگره کاخ وصل اوست
سرها بر آستانه او خاک در شود
حافظ چو نافه سر زلفش بدست تُست
دم درکش ارنه باد صبا را خبر شود

سلام و ممنون

هاشم / ستاره مشرقی دوشنبه 16 تیر 1382 ساعت 11:44 ق.ظ http://eaststar.persianblog.com

سلام عزیز
ببخشید که کمی دیر میام
سرم شلوغ بود.
بلاخره آپدیت کردی..
زیبا بود
موفق باشی

پریدخت دوشنبه 16 تیر 1382 ساعت 12:18 ب.ظ http://pary.blogsky.com

سلام
خوشحالم که بازم پیام صبحگاهیت رو خوندم .
ع ش ق
دودی ست برخاسته از اه سینه ...
دلا ابی حریف اتشم نیست
در اغوش دلم دریا بسوزد ...
موفق باشی .

آرامش دوشنبه 16 تیر 1382 ساعت 02:11 ب.ظ http://calm.blogsky.com

وایییی از دست تو پسر !!!
به قول بعضی ها بابا تو دیگه کی هستی
چه قدر تو انرژی داری !
بعضی وقتها مطالبت رو نخونده می یام که نظر بدم !

از خدا می خوام که این شور و حالت همیشگی باشه و تا آخر عمرت دست از سرت برنداره !
سلامتی تو پسر خوب

مریم دوشنبه 16 تیر 1382 ساعت 04:50 ب.ظ http://soratak.blogsky.com

صدر عزیز
سلام
میدونی اینکه برای محبت بخوای گدایی کنی بستگی به این داره که طرفت کی باشه. بعضی از ادمها حتی ارزش گدایی کردن را هم دارند. هرچند من ترجیح می دهم مبارزه کنم تا گدایی.
موفق باشی
مریم

مدیر مسئول دوشنبه 16 تیر 1382 ساعت 05:27 ب.ظ http://www.saridaily.blogsky.com

مطالب بروز شد:16/4/1382):::::::::فاش کردن نام نویسندگان وبلاگهای فاحشه و هستی::::::::::شعر قاضی مرتضوی::::شعر دانشجو:::بمن میگن پسر ارباب:::::دانشگاه 1 هفته تعطیل هست:::::انصار جنایت میکند بوش حمایت میکند

کیا دوشنبه 16 تیر 1382 ساعت 06:10 ب.ظ http://h-kia.blogsky.com

سلام
مثل همیشه زیبا نوشتید
موفق باشید

هاپوتی دوشنبه 16 تیر 1382 ساعت 09:38 ب.ظ http://haputi.persianblog.com

سلام. وبلاگت قشنگه نمی خوام هر دفه که میام این رو بگم ولی خیلی خوش صلیغه همه چیز کنار هم چیده شده. البته من با خوندن وبلاگت به خاطر زمینه تیرش مشکل داشتم ولی با ۲ بار کلیک رو متن خیلی راحت میخونم. زمینش بهش میاد. ادبی مینویسی حتی تو کامنتا. من هر چی هم سعی کنم نمیتونم یه خط مثه تو بنویسم(:

سوشیانت سه‌شنبه 17 تیر 1382 ساعت 02:33 ق.ظ http://zemestanast.persianblog.com

به نام باران
حدیث دلتنگی آسمان


بـیـا ای خسته خاطر دوست
ای مانند من دلکنده و غمگیـن
من ایـنجا بـس دلم تنگ است
بــیــا ره توشه بــــرداریم
قدم در راه بــــی بــــرگشت بــــگذاریم ...

یاشار سه‌شنبه 17 تیر 1382 ساعت 06:26 ق.ظ http://computer-new.blogsky.com

سلام خوبی مکان گرد همایی کجاست؟

غریب سه‌شنبه 17 تیر 1382 ساعت 08:48 ق.ظ http://baranemehr.blogsky.com

صدر عزیز سلام...
صبحت بخیر... شعری برای تشکر مهربانیت در سرزمین مهر تگاشته شده است...
منتظریم

صنم سه‌شنبه 17 تیر 1382 ساعت 08:58 ق.ظ http://sogmad.blogsky.com

صدر مهربونم
صبحت بخیر
چقدر انتخاب موسیقی و تصاویرت زیباست
هماهنگیش خیلی عالیه
دوستت دارم خودنویس جونم - هر جا هستی روز خوبی داشته باشی

مهرتو سه‌شنبه 17 تیر 1382 ساعت 10:02 ق.ظ http://mehreto.blogsky.com

سلام و صبح بخیر
منهم کلام شما را تائید میکنم اما نمی دانم با این شعر چه کنم:
فیضی نرسد بر تو از این صاحب خانه
تا بر سر کویش به گدائی ننشینی

صنم سه‌شنبه 17 تیر 1382 ساعت 10:44 ق.ظ http://sogmad.blogsky.com

مرسی صدر مهربونم
تفسیر زیباش از زیبایی و مهربونی شما همراهان عزیز نشات گرفته..
نمی دونم کار زیبایی که برام انجام دادی چه جوری جبران کنم...
فقط می تونم بگم ممنونم ...
دوستت دارم خودنویس مهربون

ابرخاکستری سه‌شنبه 17 تیر 1382 ساعت 10:58 ق.ظ http://abrekhakestari.blogsky.com

جالب بود ، اما ترجیح میدم نظر ندم ... !
موید باشی ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد