خودنویس
... خودنویس یعنی دنیای واقعی فردا با بودن در مجاز امروز به شرط آنکه واقعی بمانی....خودنویس
... خودنویس یعنی دنیای واقعی فردا با بودن در مجاز امروز به شرط آنکه واقعی بمانی....درباره من
راحت و آرام قدم می زنم
با نگاهم فکر می کنم
با سرم جواب می دهم
و با قلمم خواهم نوشت
------------------------
علیرضا اسم کوچیکمه.صدر هم به معنای بالاست.عادت به قسم خوردن ندارم اما هر آنچه که می نویسم برگرفته از تعلقات روحی و نیازهای درونیم است که ضرورت نوشتنشان را حس می کنم! اما می گویم که بدانند:
دنیای واقعی فردا یعنی بودن در مجاز امروز به شرط آنکه واقعی بمانی....
ادامه...
روزانهها
همه- ایستاد و پرسید: دروغ ترین راستی که تا حالا گفتی چی بوده؟
- برگشت و گفت:زشت یا زیبا کدوم و انتخاب می کنی؟
- راز میان من و ما « تویی»
- میخوام ایمان داشته باشم
- ایستاد و گفت:با مرگ چقدر آشنایی؟!
- گوشی و گذاشت و گفت:این همه صبر برای چی؟!
- فاصله گرفت و گفت:نفرت چند بخشه؟
- ایستاد و گفت:مهمترین آرزوت تو زندگی چیه؟!
- پرسید:مرز میان خوبی و بدی توذهنت چقدره؟
- دعاهای من
- پیاده شدم و پرسیدم : اعتبار نگاهت چقدره ؟
- ورق زد و گفت:بی وفایی چه رنگیه؟
- ساکت ایستاد و گفت: تا حالا گم شدی؟
- سلام کرد و به گرمی پرسید: دو دو تا چند تا می شه؟!
- کمی برگ ها رو جابجا کرد و پرسید:چرا وقتی نمی تونی قول می دی؟
- فاصله گرفت و پرسید : حد و مرز دنیات کجاست ؟
- به دیوار تکیه دادو پرسید : زندگی رو تعریف کن !؟
- کتاب و بستم و گفتم:فکر می کنی داستان زندگی واقعی باشه؟!
- من از بازوی خود دارم بسی شکر....
- خرم آن روز کزین منزل ویران بروم...
- مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم ....
- داشتم تو راه می اومدم و تو حال خودم بودم تازه ...
- از پنجره فاصله گرفت و گفت : می تونی با «خواهم رفت » یه جمله بی پ
- شاید زندگی یعنی صبر اما نه به اندازه وسعت صبر!
- شاید روزی بشه نسبت ها رو با خودمون تعریف کنیم!
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- صدر 253
بایگانی
- شهریور 1396 1
- دی 1392 1
- آبان 1392 1
- شهریور 1392 1
- تیر 1392 1
- اسفند 1391 1
- بهمن 1391 1
- دی 1391 1
- مهر 1391 1
- شهریور 1391 2
- مرداد 1391 1
- خرداد 1391 2
- اردیبهشت 1391 1
- فروردین 1391 1
- اسفند 1390 1
- بهمن 1390 1
- آذر 1390 1
- آبان 1390 1
- خرداد 1390 1
- اسفند 1389 1
- دی 1389 1
- آذر 1389 1
- آبان 1389 1
- شهریور 1389 1
- مرداد 1389 1
- تیر 1389 1
- خرداد 1389 1
- اردیبهشت 1389 1
- اسفند 1388 1
- بهمن 1388 1
- آذر 1388 1
- آبان 1388 1
- مهر 1388 1
- مرداد 1388 1
- تیر 1388 1
- خرداد 1388 1
- فروردین 1388 1
- اسفند 1387 1
- بهمن 1387 1
- دی 1387 1
- آذر 1387 1
- آبان 1387 1
- مهر 1387 1
- شهریور 1387 1
- مرداد 1387 1
- تیر 1387 1
- خرداد 1387 1
- اردیبهشت 1387 1
- اسفند 1386 1
- بهمن 1386 1
- دی 1386 2
- آذر 1386 1
- شهریور 1386 1
- مرداد 1386 1
- تیر 1386 1
- خرداد 1386 1
- اردیبهشت 1386 1
- فروردین 1386 2
- اسفند 1385 1
- بهمن 1385 1
- دی 1385 1
- آذر 1385 2
- آبان 1385 1
- مهر 1385 1
- شهریور 1385 1
- مرداد 1385 1
- خرداد 1385 1
- اردیبهشت 1385 2
- فروردین 1385 1
- اسفند 1384 4
- بهمن 1384 2
- دی 1384 1
- آذر 1384 2
- آبان 1384 3
- مرداد 1384 1
- خرداد 1384 1
- آذر 1383 4
- آبان 1383 6
- مهر 1383 5
- شهریور 1383 5
- مرداد 1383 7
- تیر 1383 8
- خرداد 1383 10
- اردیبهشت 1383 5
- فروردین 1383 1
- بهمن 1382 4
- دی 1382 2
- آذر 1382 8
- آبان 1382 6
- مهر 1382 8
- شهریور 1382 9
- مرداد 1382 3
- تیر 1382 20
- خرداد 1382 26
- اردیبهشت 1382 14
- فروردین 1382 13
آمار : 365795 بازدید
Powered by Blogsky
زنهار از این روایت .......
خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی
آخر الامر گل کوزه گران خواهی شد
حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی
روزی مرشدی گفت : باید گذاشت و گذشت !
هر وقت که آدم ها میخوان یه گام بلند ٬بلندتر از اون چیزی که تا حالا برداشتن رو بردارن اولین چیزی که به ذهنشون میرسه این که نکنه نشه ! نکنه نتونم ! و هزارتا نتونه ی دیگه ! نمی دونم شاید بهمون یاد دادن که هی بگیم نمیشه یا یه حسیه که تو آدم ها وظیفش همیشه ساز مخالف زدنه ! وظیفش این که بگه ....
عشق ٬ فکر نکنم باشه
عشق ٬ عاشق شدن الکیه
عشق ٬ دوست داشتن بهانه است
عشق ٬ علاقه داشتن آخر و عاقبت نداره
عشق ٬ نگاه ها همشون برای اشباع احساس
عشق ٬ اشعار همشون برای ایجاد خلاء گفته شده
اما یک بار تا حالا شده در خلوت و نهان بگه ...
روح ٬ مطمئن باش که هست
روح ٬ دلدادگی هیچ وقت قصه نبوده
روح ٬ دوست داشتن فقط یه بهانه نیست
روح ٬ علاقه داشتن شروع عاقبتی خوش است
روح ٬ نگاه ها همشون برای تلطیف احساسات موجوده
روح ٬ اشعار همشون برای پر کردن لحظات دلتنگی و خاکستریه
و چه خوش ایامی که اگر این ساز مخالف روزی با این دل ما همساز شود .....
خاطرت کی رقم فیض پذیرد هیهات
مگر از نقش پراکنده ورق ساده کنی
صدر
یکشنبه 4 آبان 1382 ساعت 08:34 ق.ظ
با سلام
باید بین مفهوم و مصداق تفکیک قائل شد
تا خیلی از حرف ها درست باشند
موفق باشید
سلام . خوبی ؟؟ وبلاگت خیلی باحال شده... می بخشی که چند وقت نیومدت خدمتت ... آقا ما هم رفتیم دات کام گرفتیم. (من همون چرند و پرند هستم-charand -parand.blogsky.com ) حتماً یه سری هم به وبلاگ جدید من بزن...مطالب جالبی پیدا می کنی... راستی اگر هم مایل باشی میتونیم تبادل لینک کنیم !! . اگر هم خواستی می تونی توی سایت www.isatisweb.com هم عضو بشی ... راستی ؛ اگر بخوای ؛ من می تونم یه وبلاگ با امکانا ت بیشتر از جمله آپلود کردن عکس بهت بدم توی همین سایت ایساتیس وب ... پس اگر که مایل بودی بهم یه ای-میل بزن و نام وبلاگی که می خوای و یه توضیح درباره ی اون بده ...قربانت...محمد
خوب تفاوته اینجا و اونجا همینه
سعی در اینکه یکم از حوزه خاک بیرون بکشیم و مثبت نگر باشیم ...
خوب فرقشونه... ایراد داره؟
به قول فخرالدین عراقی: به گیتی هر کجا درد دلی بود/ به هم کردند و عشقش نام دادند
/ حالا روح چه ربطی به عشق داره من نفهمیدم، روح و وجودش اثبات شده اس اما عشق نه تعریف نداره نه اصلا وجود خارجی حتی غیر ملموس
سلام خوبی جناب خوب بود مثل همیشه.........
با اینکه ترس یک نعمت ولی باز هم نمیشه گفت کسی که ریسک میکنه عاقله یا بر عکس هر چه عقل حکم کند
صدر عزیزم سلام...
به خانه ات می آییم تا سبو مان از باده های مهر کلامت لبریز شود....
ارادتمند
سلام وبلاگ زیبا و پر محتوایی دارین .. انشاءالله همنوایی دلت رو هم ببنیم ...
سلام جناب صدر؟
خوب اسم در کردیدا هر جا میرم بحث سخنرانی شماست
تبریک آقا.موفق باشی
عشق...یه دروغ دلنشینه...روح یه حقیقت تلخ....
مثل همیشه زیبا می نویسی نازنین...
پایدار باشی...
الا مشاعران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید
پایدار باشی بازم به آلونک ما سر بزن
سلام از لطفتون خیلی ممنونم ... موفق باشین
صدر عزیز سلام
خیلی دلم می خواست که بیام اما متاسفانه هم در دومین قرار و هم سومین قرار تهران نبودم.باور کن که رفیق نیمه راه نیستم فقط این روزها یک کمی پریشان و اشفته ام و باید خودم را مرتب کنم و سر و سامانی به اوضاع و احوالن بدم. از اینکه به من سر میزنی ممنونم.
مریم
با سلام
ماه رمضان بر شما مبارک یاشد
ما را هم دعا کنید
موفق باشید
http://nasrin161.blogsky.com/
سلام بر صدر آرام و سخن سنج
چه میدانم چه پیش آمده اما امروز در کنار خانه دوستی صدای بغضی نگرانم کردو بعد جوابی از روی دلتنگی...اما در انتها بغض آرام شد ودلداری داد...نمیدانم دل دلتنگ آرام شد یا نه...
اومدم شب بخیر بگم D:
سلام ....از اینکه من و دوستانم رو در جمع صمیمی و دوست داشتنیه خود پذیرفتید ممنون .... ما هم از بودن با شما درسهایی آموختیم که امیدواریم چراغ راهمان باشد ... به امید آنکه این شروع یک ارتباط صمیمانه تر در ادامه راه باشد ... شاد و موفق باشید .