کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود
بنفشه در قدمش بر نهاد سر به سجود
بنوش جام صبوحی به ناله دف و چنگ
ببوس غبغب ساقی به نغمه می و عود
قبل از رفتن گفت : هیچگاه غم رفتن را تا ابد در دل جا مده !
ساحت عشق زمانی که آدم میخواد از تمام هستی و تمام اون چیز هایی که داره جدا بشه تازه یادش می افته که باید یه کارایی بکنه ٬ تازه یادش می افته که باید لحظه سازی کنه٬ نازه یادش می افته که باید شهادت بده ؛ شهادت بده که .......
بی رحمانه دید
بی رحمانه شنید
بی رحمانه نجوا کرد
بی رحمانه چشم بست
بی رحمانه لحظه ها را فروخت
بی رحمانه از تمام نگاه ها گذشت
بی رحمانه جام می را بدون دلیل شکست
بی رحمانه شکایت دل غریب را از خود ندید گرفت و
بی رحمانه عشق را بدون عاشق در حضور دل تعریف کرد
که نه شکایتی باشد ! فقط دلگیر شدن مانده است و تنهایی ؛ فقط عشق تهی مانده است و سراب وصال ؛ که نه دروغ است نه راست ! نه واقعیت است نه خیال ! در عجبم چه نام این وضع را ! که نه میتوان فراموش کرد نه میتوان فکر را به یادش قسم داد.
به دور گلشن نشین بی شراب و شاهد و چنگ
که همچو دور بقا هفته یی بود معدود
بی رحمانه دل بردی ز دستم
راستی از اظهار محبت تان در باره خبرکده ممنونم بالاخره
ما کوچیکتیم مخلصتیم وب لاگتیم ......
سلام
نمی دونم من متوجه صحبتت نشدم یا واقعا سنگین بود .
موفق باشی
سلام وبلاگ شما هم زیباست اما میبینم که خودت رو توش هی تکرار میکنی .به نظر داری و می اری.هستی و نمی نمایی.راستی چرا؟
ایام بکام
متنت هم مثل همیشه قشنگ و پر از رمز
و راز
...آن کس که نه با علی دل خویش بباخت
چیزی نشناخت گرچه بس چیز شناخت
در ساخت دلم به هر بدی لیک دلم
با آن که بد علی به لب داشت نساخت
...
موفق باشید
دل میرود ز دستم ، صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا ...
صدر عزیزم سلام..
و امان از این بی رحمانه ها...
ارادتمند همیشگی
و سلامی دیگر به صدر مهربانم...
اگر تکانم نمیدادی باز هم همه مهربانی ام را تقدیمت می کردم....
با آن لرزش چند ریشدری سرزمینت فکر کنم تا چند مدتی نتونم بنویسم ....
ما رو شرمنده می کنی..
ارادتمند همیشگی استاد هستیم
سلام چقدر تغییر کرده اینجا
چه تکانی خوردم دلم فرو ریخت وااااااای
آهنگش هم تغییر کرده چی بگم
حالم دگرگون شد
یادتونه اولین بار که اومدم اینجا گفتم منو یاد بهشت میندازه
حرفم رو پس می گیرم
نمی دونم چرااااااا یه حال عجیبی بهم دست داد الان می دونید عجیب ولی نه غریب
هیچگاه غم رفتن را تا ابد در دل جا مده
مزید بر علت شد این مطلب شما
در پناه خدا
وبلاگ خوبی داری
خدا از عارفی کمت نکنه
ممنون میشم اگه وبلاگم رو لینک کنید
وصال ....وصال....وصال...
سراب ...سراب ...سراب...
در این دنیا که مردانش عصا از کور می دزدند
منه ناباور ساده محبت جستوجو کردم
برقرار باشی
سلام
متن قشنگی بود
سلام وبلاگه باحالی داری بما هم سر بزن
برگی نیست.. بادی نیست.. خیالی هم نیست!
صدر عزیزم سلام ..
نامه رسون مهربونی چون تو نیاز داریم.
منتظرت هستیم.
ارادتمند
سلام بر صدر عزیز
شهادت مولای متقیان علی(ع) را تسلیت میگم...وامید آن دارم که بی رحمانه زندگی نکنیم.یا علی
مثل همیشه! ساده و زیبا........با دل آدم بازی میکنه!
مجال بی رحمانه اندک بود و واقعه سخت نا منتظر.