... خودنویس یعنی دنیای واقعی فردا با بودن در مجاز امروز به شرط آنکه واقعی بمانی....
درباره من
راحت و آرام قدم می زنم
با نگاهم فکر می کنم
با سرم جواب می دهم
و با قلمم خواهم نوشت
------------------------
علیرضا اسم کوچیکمه.صدر هم به معنای بالاست.عادت به قسم خوردن ندارم اما هر آنچه که می نویسم برگرفته از تعلقات روحی و نیازهای درونیم است که ضرورت نوشتنشان را حس می کنم! اما می گویم که بدانند:
دنیای واقعی فردا یعنی بودن در مجاز امروز به شرط آنکه واقعی بمانی....
ادامه...
رفتم به باغ تا که بچینم سحر گلی آمد به گوش ناگهم آواز بلبلی چون کرد در دل اثر آواز عندلیب گشتم چنانکه نماندم تحملی اشاره ای کرد و گفت : بر حذر باش ز نا اهلی دل ! گاهی اوقات معنای بعضی عبارات رو نمیشه با وجود خودشون معنا کرد ؛ خیلی وقتا پیش میاد که برای معنا کردن برخی واژه ها باید اول مفهوم ضد اون معنا رو فهمید و تازه اگر مجالی بود به معنای واژه اصلی برسیم ! مثل معنای سفیدی که تا ندونیم سیاهی چیه نمی فهمیم سفید یعنی چی ! یا مثل این که تا ندونیم فرود چیه هرگز نخواهیم فهمید فراز یعنی چی و یا مثل قبل از رهایی که حتما باید بدونیم پس از رهایی یعنی چی . باید بدونیم پس از رهایی یعنی .... که گل یار خار گشته و بلبل قرین عشق ! که خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن ! که ببوس غبغب این ساقی به نغمه ی می و عود! که عشق آسان نمود اول ولی در راه افتاد مشکل ها ! که زابراز نظرهای دلم دانستم که دلم زین راه عاشق شد ! که یاد آر ای دلم پیش از اینت بیش از این اندیشه ی عشاق بود ! که طریق کام بخشی چیست، ترک کام خود ز روی یار و دیده اش گفتن ! که نعیم هر دو جهان پیش عاشقان بجوی که آن مطاع قلیل است و این عطای کثیر ولی در نهایت پس از تمام این رهایی ها و نهایت آزاد شدن از بند این اوصاف خود بندی دیگر است که این بار نه بر جسم خسته و بی رمق که بر روح بی جان و منتظر ! و ای کاش همه میدانستیم که ویرایش و پالایش همه هیچند در این راه ! دل رمیده ما را که پیش میگیرد خبر دهید به مجنون خسته از زنجیر
آنانکه محیط فضل وآداب شدند در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند برون گفتند فسانه ای و در خواب شدند
سلام خودنویس نشد ما بریم توو یک وبلاگ حرف از عشق و عاشقی نباشه ........... البته خوب هست که همش از عشق صحبت بشه ولی این عشقها دروغه................. موفق باشی ایرونی................
آنکس که زمین و چرخ و افلاک نهاد
بس داغ که او بر دل غمناک نهاد
بسیار لب چو لعل و زلفین چو مشک
در طبل زمین و حقی خاک نهاد
بلاغت و شیوایی بیان صدر عزیز آنچنان بر کالبد افتد که کس را یارای نقض گفتاری چنین دلکش و شیوا نتوان بودن...
درود و در پناه حق ...
همیشه شاد و سربلند باشی
سلام.......اینقدر عکست زیباست که تعریف از نوشته هات بیهوده است.... موفق باشی
سلام
مطلب زیبایی بود .
امیدوارم از این مطالب بیشتر بنویسی .
ممنون به من سر می زنی
تنها
سلام / خوبی عزیز؟ / منم همونایی که صنم گفت / شاد باشی
آآآآآآآآآآآآآآآه
می خواهی چشم و ذهنت را
مکدر نکنی
در پی آفتاب بدو
در سایه!
همین....
سلام
هنوزم با همون سبک مینویسی.ولی هنوزم خیلی تک هستن.راستی چرا عکس هات محو هستن..
صدر خیلی باحاله این آهنگه.
راستی قرار خوش گذشت/امیدوارم همیشه رها باشی اما در بند عشق............
سلام جناب صدر اهوال شما مطلب جالبی بود
آنانکه محیط فضل وآداب شدند در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند برون گفتند فسانه ای و در خواب شدند
سلام
خودنویس نشد ما بریم توو یک وبلاگ حرف از عشق و عاشقی نباشه ...........
البته خوب هست که همش از عشق صحبت بشه ولی این عشقها دروغه.................
موفق باشی ایرونی................
سلام صدر عزیز!
همچنان مشتاق آوازهای دلنشینت هستیم.
که روح بی جانمان را امیدوار می کند.
ارادتمند
با سلام و عرض خسته نباشید
...
هر چند که در شک شما نیز یقینی ست
من مانده ام این دین که شماراست چه دینی ست!
...
سلام
سلام. مرسی از اینکه به حق دیگران احترام میذارین.در ضمن مرسی از چایی.یادم رفته بود . :)
سلام
مثل همیشه زیبا بود به من هم سر بزن
سلام داداش///
خدابه تو قوت وقدرت زیبا نویسی را بیشتر کند ///جدا از اختصار وزیبا نویسیت لذت بردم ///از اینکه بما هم سر میزنید متشکرم///
یا علی مدد